۹۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۴۰

دل تومایل جفا است هنوز
دل من بر سر وفا است هنوز

ای به بالا بلا مرا دل وجان
به بلای تومبتلا است هنوز

ای که پرسی خبر ز حال دلم
از فراق تو در بلا است هنوز

جان به راه تودادم ودل تو
از من خسته نارضا است هنوز

با رقیبی همی به عیش وطرب
کینه وجور تو به ما است هنوز

کشتی وناخدای شکست وبخست
دل تو غافل از خدا است هنوز

نشوی همچو من بلنداقبال
زآنکه قلب تو بی صفا است هنوز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.