هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه بیان می‌کند که حتی اگر از معشوق دور باشد، در قلبش نزدیک اوست. او خود را وابسته و فدایی معشوق می‌داند و از عشق به او سخن می‌گوید که باعث شده از همه چیز بی‌خبر شود. شاعر از ساقی می‌خواهد که او را مست کند تا از درد و رنج عشق رها شود و معتقد است که درد عشق معشوق از هر درمانی شیرین‌تر است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به مستی و رنج عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۹۳

من اگر دور از توام پیش توام
با همه بیگانه و خویش توام

بی خبر از کفر ودینم کرده عشق
این قدر دانم که درکیش توام

پادشاهی را نیارم درنظر
فخر من این بس که درویش توام

خواهم ای ساقی ز می مستم کنی
من نه دربند کم وبیش توام

خوشتر است از نوشدارو درد تو
بهتر است از انگبین نیش توام

زهر کز دست تو از تریاق به
به زجدوار آمده بیش توام

چون بلنداقبال دل ریشم مدام
تا توگفتی مرهم ریش توام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.