هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و پراحساس، از عشق و دیوانگی سخن می‌گوید. شاعر از عشق به معشوقی با موهای بلند و ابروی کمانی می‌سراید و از رنج‌های عشق و جدایی می‌نالد. او حاضر است برای وصال معشوق، هر درد و رنجی را تحمل کند و حتی به دوزخ سوزان نیز تن دهد. شعر پر از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های زیبا است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده و استعاره‌های عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم مانند دوزخ و مرگ ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۳۶۰

به که ما دیوانه از عشق پری روئی شویم
تا مگر زنجیری زنجیر گیسوئی شویم

دوزخ سوزان چو از بهر گنهکاران بود
همنشین باید به ترک آتشین خوئی شویم

ما که نتوانیم جان در بردن از چنگال مرگ
کشته آن خوشتر که ازشمشیر ابروئی شویم

چاک زد بر پهلوی ما خنجر مژگان یار
چاره جو ز آن لعل لب از نوشداروئی شویم

یارمیل بازی چوگان وگودارد دلا
پیش چوگان سر زلفش بیا گوئی شویم

گر شود دریا پر از می کی دهدما را کفاف
لیک مست از باده عشق تواز بوئی شویم

شاید از آشفتگی ما را شود حاصل نجات
چون بلنداقبال اگر آشفته از موئی شویم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.