هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که مضامینی مانند رهایی از غم، عشق به معشوق، پذیرش بلایا از دوست، و دوری از تظاهر و ریا را در بر می‌گیرد. شاعر از ساقی می‌خواهد با دادن باده، غم‌هایش را بزداید و تأکید می‌کند که عشق و بلایای ناشی از آن را باید پذیرفت. همچنین، او از تظاهر و ریا دوری می‌جوید و بر سادگی و صداقت تأکید دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مصرف باده (هرچند در ادبیات عرفانی نمادین است) ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۳۶۹

ساقی ار باده دهی ساغر ما را خم کن
از دل ما غم واندوه جهان راگم کن

شاه آگاه ز می خوردن ما می باشد
هیچ اندیشه نه از شحنه نه از مردم کن

دیدی آخر که به جان تو چه کرد آن سر زلف
بارها گفتمت ای دل حذر از کژدم کن

هر بلائی رسد از دوست رسیده است دلا
نه شکایت دگر از چرخ ونه از انجم کن

پشت گرمی طلب از عشق اگر اهل دلی
نه بکش منت از آتش نه طلب هیزم کن

چند گندم بنمائی ودهی جو به کسان
جو نمائی کن وآنگاه کرم گندم کن

گر که درویش طبیعت چو بلنداقبالی
خرقه پوشی ز نمد نه ز خز وقاقم کن
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.