هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از زبان شاعری است که از عشق و زیبایی معشوق خود سخن می‌گوید. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند زلف پیچان، لعل شکر بار و نرگس بیمار، احساسات خود را بیان می‌کند. شاعر از بازی‌های دل و معشوق، ترس از رد شدن و بیماری عشق می‌گوید و در نهایت به بهبود حال خود با یاد معشوق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا نامناسب باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای درک کامل نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

شمارهٔ ۳۹۲

ای دل چنین بازی مکن با طره طرار او
ماری است پیچان طره اش اندیشه کن از مار او

عنبر فراوان گشته است از زلف عنبر ریز وی
شکر چه ارزان گشته است از لعل شکر بار او

گفتم دهی بوسی به من گفتا دهم ندهم به مفت
آسوده دل گردیده ام ز اقرار واز انکار او

از راست و ز چپ زلف او بردوش زناری کند
ترسم مرا ترسا کند آن زلف چون زنار او

از نرگس بیمار او بیماری از صحت به است
ای دل توهم بیمار شو چون نرگس بیمار او

در کوچه دلبر دلا هر گه گذارت اوفتد
آهسته روکز هر طرف سر بشکند دیوار او

آمد بلنداقبال من چون گل شکفت احوال من
آورد باد صبحدم چون بوئی از گلزار او
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.