هوش مصنوعی: این متن یک گفتگوی عاشقانه و عرفانی بین دو نفر است که در آن یکی از عشق و شیفتگی خود می‌گوید و دیگری با پاسخ‌های حکیمانه و گاه طنزآمیز او را به تسلیم و تعظیم در برابر عشق فرا می‌خواند. در این گفتگو، مفاهیمی مانند عشق، تسلیم، تعظیم، و قدرت عشق در جهان مطرح شده‌است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌های به‌کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۴۰۴

گفتم بده بوسی ز لب گفتا زر وسیم توکو
گفتم که جان دارم به کف گفتا که تسلیم توکو

گفتم به رویت عاشقم کم جور کن بر عاشقان
گفتا به ما گر عاشقی تعظیم وتکریم توکو

گفتم ز فر عاشقی اندر جهان شاهنشهم
گفتا اگر شاهنشهی ملک تواقلیم توکو

گفتم که مژگان توچون چنگال شیر نر بود
گفت ارتوخوددانی چنین باشد از اوبیم توکو

گفتم قمر درعقرب است از زلف بررخسار تو
گفت ارمنجم گشتی استخراج تقویم توکو

گفتم که زاهدمی کند منع دلم از عشق تو
گفتا ز من با اوبگو علم توتعلیم توکو

گفتم بلنداقبال را کن سرفراز از وصل خود
گفتا کنیمت سرفراز از وصل تقدیم تو کو
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.