هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر دردها و حسرت‌های عاشق در فراق معشوق است. شاعر از شب‌های تیره، انتظار سحر، وصف جمال معشوق، و ناامیدی‌های خود سخن می‌گوید. او از باد می‌خواهد که خبری از دلبر بیاورد و از نخل امید طلب ثمر می‌کند. همچنین، به زیبایی‌های معشوق مانند زلف سیاه و قامت بلندش اشاره می‌کند و از جفاهای او شکایت دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند حسرت و جفا نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۴۰۵

آری اگر ای بادز دلبر خبری کو
داری اگر این تیره شب از پی سحری کو

جانم به لب از حسرت وعمرم به سرآمد
ای نخل امید ار دهی آخر ثمری کو

تا زر کنداز گوشه چشمی مس ما را
جویا ز که گردیم که صاحب نظری کو

گویند که چون سروبودقامت جانان
طالع به سر سرو فروزان قمری کو

ماه تو پری باشد و باب تو فرشته
ور نیست چنین چون تو به عالم بشری کو

من چون برم ازدست سر زلف تو دل را
چون زلف تو تیره دلی تیره دلی وخیره سری کو

در خیل بتان چون تو جفاجوئی اگر هست
در حلقه عشاق چومن خون جگری کو

اقبال بلنداست ز عشق تو مرا لیک
درحلقه زلفت ز من آشفته تری کو
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.