هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج عاشقانه‌ای است که شاعر از فراق و بی‌وفایی معشوق متحمل شده است. او از شکستن دل و جان خود در راه عشق می‌گوید و از مستی و بی‌خبری معشوق شکایت دارد. شاعر با تصاویری مانند شکستن قند از لب، شکستن موی مشکین، و شکستن خنجر، عمق درد خود را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن شامل مضامین عاشقانه‌ای است که با درد و رنج همراه است و ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره‌هایی به مستی و می‌نوشی وجود دارد که برای سنین پایین مناسب نیست.

شمارهٔ ۴۱۳

ز مو قیمت مشک وعنبر شکسته
به لب نرخ قند مکرر شکسته

چه پرسی دلم ازچه بشکسته در بر
دلم در بر از دست دلبر شکسته

بت من به هنگام مستی مکرر
سر ساقیان را به ساغر شکسته

به هر جا که بنشسته وخوره صهبا
بسی دست وپا سینه وسرشکسته

به دیوار ودرگاهی از شورمستی
زده خنجر آن سان که خنجر شکسته

بکن شادش آزادی ار خواهی از غم
دلا بینی از غم دلی گر شکسته

مرا گر بلند است اقبال از چه
چنین از غم دلبرم پرشکسته
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.