۱۲۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۱۴

دل جای در آن طره طرار گرفته
گنجشک مگر جا به بر مار گرفته

اشکم شده شنگرفی و روزم شده نیلی
تا آینه روی تو زنگار گرفته

گیسوی تواش راهزنی کرده که زاهد
تسبیح ز کف داده و زنار گرفته

در عاشقی آنکس که زیان کرده که باشد
کس دانه ای ار ریخته خروار گرفته

کس سیم و زر ار کرده تلف باده خریده
کس جان و دل ار داده ز کف یار گرفته

خرم دل آنکس که به یک دست صراحی
با دست دگر طره دلدار گرفته

اقبال بلند است کسی را که چو منصور
از عشق تو جا بر زبر دار گرفته
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.