هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به توصیف معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. شاعر از زیبایی‌های معشوق، مانند موهایش و خال‌هایش، سخن می‌گوید و از عشق و دل‌باختگی خود می‌نالد. همچنین، از رنج‌های عشق و فراق شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۴۲۱

عجب از روح مجسم بدنی ساخته ای
کس نداند به چه تدبیر و فنی ساخته ای

آزر از سنگ بت ار ساخت تو خود ای بت من
دلی از آهن واز سیم تنی ساخته ای

هیچ ازنقطه موهوم نشان نیست پدید
دل گمان برده که از اودهنی ساخته ای

تا گرفتار کنی مرغ دلم را در دام
دانه از خال وز گیسو رسنی ساخته ای

یوسف از عشق تو خود را به چه اندازد وباز
گر ببیند که چه چاه ذقنی ساخته ای

گر نخواهی دل ما را شکنی از چه به رخ
خم به خم زلف شکن در شکنی ساخته ای

دگر از تبت وچین مشک نیارند به فارس
که تو از زلف ختا وختنی ساخته ای

گل رخی غنچه لبی سرو قدی نسرین بر
بزم ما را به حقیقت چمنی ساخته ای

دارم ازخون جگر باده کباب از دل ریش
شرمسارم که به حال چومنی ساخته ای

کرده از وصل خود ار یار بلنداقبالت
ای دل ازچیست که بیت الحزنی ساخته ای
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.