۸۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۲۵

نه همی دین و دل از ما برده ای
دین ودل از پیر وبرنا برده ای

نه همی دل برده ای از بت پرست
دل ز بت های کلیسا برده ای

نه همی دل برده ای از دست من
کز دلم جان و تمنا برده ای

من زچشمان تو مستم نه ز می
نشئه از چشمان صهبا برده ای

هم زعنبر نرخ وهم قیمت ز مشک
با دوزلف عنبرآسا برده ای

نه همی تاب وتوان از جان من
در فراق خود به یغما برده ای

از بلند اقبال بی دل هم ز عشق
طاقت وصبر و شکیبا برده ای
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.