هوش مصنوعی: شاعر در این متن از نابرابری در رفتار معشوق با خود و دیگران شکایت دارد. او احساس می‌کند که معشوق با دیگران مهر و وفا دارد، اما با او ستم می‌کند. شاعر از فریب‌های معشوق، بی‌توجهی‌ها و نابرابری‌ها گله می‌کند، اما در عین حال هنوز به او عشق می‌ورزد و امیدوار است که معشوق با او مهربان‌تر باشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی پیچیده‌ای است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌های به‌کار رفته در متن ممکن است برای کودکان و نوجوانان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۴۶۲

چرا با دیگران مهر و وفا با من ستم داری
مرا پیوسته خوار و این و آن محترم داری

هر آن حسنی که خوبان راست داری بلکه افزونتر
همی مهر است و بس در دلبری چیزی که کم داری

فریبم می دهی تا کی گهی از نقل و گه از می
بده بوسی اگر با من سر لطف و کرم داری

ز درمان باشدم خوشتر هر آن دردی که هست از تو
ز تریاق آیدم بهتر اگر در دست سم داری

ز سیر باغ و بستان بی نیازی داده یزدانت
که از رخ هر کجا باشی گلستان ارم داری

همی زآن سوره ن و القلم می خوانم از قرآن
که در ابرو و بینی معنی ن و القلم داری

بلند اقبال اگر هستی بلنداقبال از وصلش
چو ابرویش ز بار غم قد از بهر چه خم داری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.