هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از ناراحتی و گلایههای خود از آسمان و سرنوشت سخن میگوید. او احساس میکند که آسمان همیشه با او دشمنی کرده و به جای کمک، به دشمنانش یاری میرساند. شاعر از بیوفایی و جفای دیگران شکایت دارد و احساس میکند که حتی دوستانش به او خیانت میکنند. همچنین، او از رفتار ناعادلانه و تبعیضآمیز آسمان انتقاد میکند و معتقد است که آسمان به جای پرورش افراد خوب، به افراد شرور کمک میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است و ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و انتقادهای تند ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
شمارهٔ ۴۶۵
مرا ای آسمان تا کی دمی آسوده نگذاری
نمی دانم چه کین است این که اندر دل ز من داری
زنی بر خرمن جان دوستان را دائما آتش
به جز بر کشتزار دشمنان جائی نمی باری
غلط می باشدار من از تو درعالم وفا جویم
که جز تخم جفا در مزرع خاطر نمی کاری
مرا هر کس که باشد دوست داری دشمنی با او
کس ار دشمن بود با من ز جان ودل بدو یاری
ز زهر قهر توهرگز نخواهد شد کسی ایمن
چو اندر آستین حضرت خیر البشر ماری
عجب دون پرور و ناکس نوازی الحذر از تو
گلی از بهر هر خار وبرای هر گلی خاری
بلند اقبال را نبودهوای همسری با تو
چرا پیوسته با او از دل و جان خصم خونخواری
نمی دانم چه کین است این که اندر دل ز من داری
زنی بر خرمن جان دوستان را دائما آتش
به جز بر کشتزار دشمنان جائی نمی باری
غلط می باشدار من از تو درعالم وفا جویم
که جز تخم جفا در مزرع خاطر نمی کاری
مرا هر کس که باشد دوست داری دشمنی با او
کس ار دشمن بود با من ز جان ودل بدو یاری
ز زهر قهر توهرگز نخواهد شد کسی ایمن
چو اندر آستین حضرت خیر البشر ماری
عجب دون پرور و ناکس نوازی الحذر از تو
گلی از بهر هر خار وبرای هر گلی خاری
بلند اقبال را نبودهوای همسری با تو
چرا پیوسته با او از دل و جان خصم خونخواری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.