هوش مصنوعی: شاعر در این متن به توصیف عشق و دلدادگی خود به معشوق می‌پردازد و از زیبایی‌های او مانند زلف و چشم‌های مستش سخن می‌گوید. همچنین، تأثیر عشق معشوق را بر زندگی خود و دیگران بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و ادبی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال پیچیده یا نامناسب باشد. همچنین، درک عمیق‌تر از مضامین شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴۶۶

میان دلبران باشد مرا یک یار عیاری
که جز او با کس دیگر مرا نبودسرو کاری

کس ازتاتار وتبت مشک اگر آرد خطا باشد
که اندر چین هر تاری ز زلفش هست تاتاری

که گوید چشم مستش دل برد از دست هشیاران
به عهد چشم مستش کس مگردیده است هشیاری

به هرجا هست بیماری پرستارش شود مردم
دل من را پرستاری نماید چشم بیماری

رخت راماه می خوانم قدت را سرو می گفتم
گر آن را بود گفتاری گر این می داشت رفتاری

ز زلف مشک افشانت گره بگشود چون شانه
دکان را بست در هر جا که دکان داشت عطاری

به حسن ار نیست اندر خیل خوبان چون تو یک دلبر
ز عشقت چون بلنداقبال بی دل هست بسیاری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.