هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر به توصیف معشوقهای میپردازد که در زیبایی و جذابیت بینظیر است و هیچچیز در طبیعت قابل مقایسه با او نیست. او از عشق عمیق خود میگوید و درد فراق و دلتنگی را بیان میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک یا مناسب نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۵۰۳
سروها دیده ام به هر چمنی
نیست همچون تو سرو سیم تنی
همچو زلف ورخ وبرت نبود
سنبل وارغوان ونسترنی
با وجود تو نیست در دل من
خواشه سیر گلشن وچمنی
بود دردلبری اگر چو توئی
نیز در عشق بود همچو منی
چاک دل همچو پیرهن شده ام
دیده ام تا که چاک پیرهنی
دلم ازچشم مور تنگتر است
از غم شکرین لب و دهنی
برده دل ازکف بلند اقبال
چشم مخمور وزلف راهزنی
نیست همچون تو سرو سیم تنی
همچو زلف ورخ وبرت نبود
سنبل وارغوان ونسترنی
با وجود تو نیست در دل من
خواشه سیر گلشن وچمنی
بود دردلبری اگر چو توئی
نیز در عشق بود همچو منی
چاک دل همچو پیرهن شده ام
دیده ام تا که چاک پیرهنی
دلم ازچشم مور تنگتر است
از غم شکرین لب و دهنی
برده دل ازکف بلند اقبال
چشم مخمور وزلف راهزنی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.