۱۰۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۰۳

سروها دیده ام به هر چمنی
نیست همچون تو سرو سیم تنی

همچو زلف ورخ وبرت نبود
سنبل وارغوان ونسترنی

با وجود تو نیست در دل من
خواشه سیر گلشن وچمنی

بود دردلبری اگر چو توئی
نیز در عشق بود همچو منی

چاک دل همچو پیرهن شده ام
دیده ام تا که چاک پیرهنی

دلم ازچشم مور تنگتر است
از غم شکرین لب و دهنی

برده دل ازکف بلند اقبال
چشم مخمور وزلف راهزنی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.