هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف زیبایی‌های فصل بهار و تغییرات طبیعت می‌پردازد. شاعر از شکوفه‌ها، گل‌ها، عطرها و طراوت بهار سخن می‌گوید و همچنین به گذرا بودن عمر و فرصت‌های زندگی اشاره می‌کند. او توصیه می‌کند که از لحظات زندگی لذت ببریم و از فرصت‌ها استفاده کنیم، زیرا ممکن است بهار دیگری را نبینیم.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعری و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

بخش ۴ - بهاریه

بهار آمد و رفت فصل خزان
جهان بازگردید از سر جوان

چمن گشت از سبزه چون خط یار
همه دامن کوه شدلاله زار

زمین گشت خاکش ز بس عنبرین
تو گوئی زمین شدبهشت برین

نسیم سحر شد ز بس مشکبار
سراسر جهان گشت دشت تتار

به امر اللهی شکوفه شکفت
شنیدم که با بی زبانی بگفت

که درخانه منشین چو فصل گل است
گلستان بهشت از گل و بلبل است

دگر جا به کنج شبستان مگیر
مکان جز به باغ و گلستان مگیر

که شاید نبینی دگر نوبهار
مجو یکدم از عمر خود اعتبار

غنیمت شمر عمر را یک نفس
به کاری برس تا بود دسترس

بسی روز و شب هفته وماه و سال
بیاید که باشد گل ما سفال

بیاید گل اندر گلستان بسی
که آثاری از ما نبیند کسی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳ - در وصف مولای متقیان علی (ع)
گوهر بعدی:بخش ۵ - شگفتن گل در گلشن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.