هوش مصنوعی: در این شعر، چوگل از گلشن خارج می‌شود و از درد هجران گل می‌نالد. بلبل نیز از این درد رنج می‌برد و اشک می‌ریزد. چوگل با اندوه فراوان به یاد گل می‌افتد و از شدت درد بیهوش می‌شود. در نهایت، او در پای گل جان می‌سپارد و عاشقانه از دنیا می‌رود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

بخش ۳۵ - هلاک شدن بلبل از رفتن گل

چوگل رفت از صحن گلشن برون
دل بلبل از درد شد غرق خون

چنان ازجگر آه وافغان کشید
که گفتی اجل ازتنش جان کشید

همی خارکن خوان شد از هجر گل
همی اندر افغان شد از هجر گل

گهی پرزنانگشت بر گرد خار
چو اوپاسبان بوددر کوی یار

گهی چون خم باده در جوش شد
گه ازشدت درد بیهوش شد

چو بعد از زمانی بهوش آمد او
چو نی در فغان وخروش آمد او

چنان شورش انداخت اندر چمن
که یعقوب در کنج بیت الحزن

همی گفت خالی بود جای گل
عمل آمد آخر تمنای گل

گل آخر به در رفت از دست من
زد آتش بر این طالع پست من

ز بس کرد افغان ز سودای گل
بیفتاد و جان داد در پای گل

بمیرد بلی عاشق از عشق دوست
ولی در بر دوست مردن نکوست
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۴ - رفتن گل از باغ واندوه ریاحین
گوهر بعدی:بخش ۳۶ - در صفت باری تعالی جل جلاله
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.