هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عناصر طبیعت مانند گل‌ها و گیاهان برای بیان غم و اندوه استفاده می‌کند. هر عنصر نمادی از درد و رنج است، مانند لاله که داغدار شده، گل‌هایی که از باغ رفته‌اند، سنبل که در پیچ و تاب افتاده، و نرگس که از درد بیمار شده است. همچنین، تغییرات فصلی مانند تبدیل بهار به خزان به‌عنوان نمادی از اندوه توصیف شده است. در نهایت، شاعر از ناتوانی در بیان کامل این غم با وجود زبان‌های متعدد سخن می‌گوید.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم نمادین و عاطفی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و لحن غمگین متن، آن را برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر می‌سازد.

بخش ۳۴ - رفتن گل از باغ واندوه ریاحین

چو گل رفت از باغ گل های باغ
به دلها نهادند چون لاله داغ

ز غم سنبل افتاد درپیچ وتاب
برفت از رخش رنگ وازچشمش آب

بشد نرگس از دردبیمارتر
در آزار بدشد در آزار تر

بنفشته به بر جامه نیلی نمود
سیه چهر خود را ز سیلی نمود

گل آتشین اندر آتش نشست
شد از دین برون و شدآتش پرست

سپر غم زغم خود بر سر نهاد
به دهر انچه غم بود بر سر نهاد

گل مریم آبستن از درد شد
گل زرد ازین غم رخش زرد شد

ز انده خزان شد همیشه بهار
نگردد به اندوه وغم کس دچار

دو رویه دودستی همی زد به سر
چو از رفتن گل بشدباخبر

بیفتاد سوری به سوز وگداز
همی نوحه گر شد به صورت حجاز

ز سوسن چه گویم که با ده زبان
ز غم عاجز آمد ز شرح وبیان
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۳ - آمدن گلچین به باغ و چیدن گل و بردن او را
گوهر بعدی:بخش ۳۵ - هلاک شدن بلبل از رفتن گل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.