۹۲ بار خوانده شده

بخش ۳۷ - در صیدشدن فاخته

به مظلوم ظلمی که ظالم کند
کجا خودبردجان وسالم کند

چو بلبل هلاک ازغم یار گشت
ببین تا که بر فاخته چون گذشت

به ناگاه صیادی آمد به باغ
زهرسو پی صیدی اندر سراغ

بیفتاد چشمش چو برفاخته
که بر سرو بنشسته خود ساخته

کمین کرد و او را بشد روبرو
بینداخت از دور تیری بر او

چو آن تیر آمد برفاخته
سپر شد به پیشش سرفاخته

نگون گشت ناگه ز بالای سرو
بیفتاد و جان داد بر پای سرو

ببین فاخته ز آه بلبل چه دید
ز بس آتشین آه از دل کشید

ز آه دلخسته باید حذر
که بر آسمان می رساند شرر

کس از راه دل آتش افروزدا
دل سنگ خارا از او سوزدا

به در می رود تیر آه از فلک
چون سوزن که بیرون رود از قدک
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۶ - در صفت باری تعالی جل جلاله
گوهر بعدی:بخش ۳۸ - درمکافات
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.