هوش مصنوعی: متن داستان فردی را روایت می‌کند که به دلیل گناه دستگیر می‌شود، اما با وجود زندان و زنجیر، از درد و غم شکایت نمی‌کند و با خوشرویی با دیگران صحبت می‌کند. او توضیح می‌دهد که چون در گذشته پرنده‌ای را آزاد کرده، خداوند نیز او را بخشیده و به او انعام داده است. این داستان بر مفهوم بخشش، عدالت الهی و پاداش نیکی‌ها تأکید دارد.
رده سنی: 12+ متن دارای مفاهیم اخلاقی و مذهبی نسبتاً عمیق است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به سطحی از بلوغ فکری و شناختی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم انتزاعی مانند عدالت الهی و بخشش، برای کودکان کم‌سن‌وسال ممکن است چالش‌برانگیز باشد.

بخش ۶۰ - حکایت

یکی را که گفتند دارد گناه
گرفتندناگه غلامان شاه

نهادند زنجیر بر گردنش
که شدخسته در زیر آهن تنش

ندیدم به رخسار اوگردغم
نه بشنیدم او نالد از درد وغم

به خوشروئی وخرمی هر زمان
همی گفتگو داشت با این وآن

من اورا بگفتم چه سان است حال
که هیچت به دل نیست بیم وملال

بگفتا ندارم غم گیر و دار
که دانم نجاتم دهدکردگار

به طفلی به بازی بدم صبح و شام
یکی صعوه روزی گرفتم بدام

دل اندر بر او ز بس میطپید
منش کردم آزاد واز کف پرید

نکشتم من او را رها کردمش
رها از باری خدا کردمش

به قدری که کردم به منکرده اند
فزونتر مکافات ناورده اند

شه اورا ببخشید وانعام داد
به رویش در عفو و رحمت گشاد
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۵۹ - مناجات
گوهر بعدی:بخش ۶۱ - حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.