۱۰۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸

چه شد که کشور ما وادی خموشان است؟
مگر که پنبه بگوش سخن نیوشان است؟

کسی که پرده ی ناموس خویش و خلق درید
بروی ننک خود اکنون ز پرده پوشانست

کسی که دیدمش از آب صاف در پرهیز
بکوی میکده اکنون ز درد نوشان است

دریغ و درد، که در روزگار ما (صابر)
ز مام ملک بدست وطن فروشان است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.