هوش مصنوعی:
این متن عرفانی و عاشقانه از صابر همدانی، به موضوعاتی مانند عشق الهی، مستی معنوی، و پرهیز از ظواهر دنیوی میپردازد. شاعر از فقیه شهر میخواهد که مانند او مست حق شود و به جای پرهیز از بادههای مادی، به عشق حقیقی روی آورد. همچنین، اشارهای به مهر و محبت و فتنههای دنیا دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای شراب و مستی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال بهطور کامل قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به تفسیر دارند و ممکن است برای سنین پایین نامناسب تلقی شوند.
شمارهٔ ۱۹
آن چشم مست را که دو صد چشم در پی است
هر فتنهای که هست به زیر سر وی است
مهرت بعضو عضو من ای ماه مهر خوی
آنسان گرفته جای که چون نشأه در می است
ما مست باده ی دگریم ای فقیه شهر
نی ز آن مئی که در خم جمشید یا کی است
شو مست حق چو ما، که شوی مستحق عفو
پرهیزکاری تو از این باده تا کی است؟
اهل نظر علانیه دانند کآنچه را
منظور (صابر همدانی) است در ری است
هر فتنهای که هست به زیر سر وی است
مهرت بعضو عضو من ای ماه مهر خوی
آنسان گرفته جای که چون نشأه در می است
ما مست باده ی دگریم ای فقیه شهر
نی ز آن مئی که در خم جمشید یا کی است
شو مست حق چو ما، که شوی مستحق عفو
پرهیزکاری تو از این باده تا کی است؟
اهل نظر علانیه دانند کآنچه را
منظور (صابر همدانی) است در ری است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.