هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان شاعری است که از زیبایی و جمال معشوق خود به وجد آمده و در عین حال از درد فراق و ناکامی می‌نالد. شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، مانند مقایسه گیسوی معشوق با شب یلدا و چهره‌اش با صبح عید، احساسات خود را بیان می‌کند. همچنین، در ابیاتی به مسائل مذهبی و عرفانی مانند اشاره به موسی و مسیح نیز پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نیاز به توضیح و درک بیشتری داشته باشد. همچنین، برخی از اشارات مذهبی و تاریخی موجود در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۲

بتم بر طلعت خود شانه زد زلف چلیپا را
پریشان بر صباح عید دارد شام یلدا را

هلاکم کرده بی پروا فرنگی زاده ترسایی
که گر دستش رسد یکباره خون ریزد مسیحا را

من از رخسار و گیسوی تو حیرانم نمی دانم
که دخلش چیست این کافر ید بیضای موسی را

اگر محراب ابروی تو را از گریه می بیند
به فرق خویشتن ویران کند راهب کلیسا را

خیال قد جانان در دل سوزان و حیرانم
که ترسم آتش دوزخ بسوزد نخل طوبی را

بهار آمد بیا ساقی به رغم چرخ مینایی
وبال گردن زاهد بریزان خون مینا را

به یک خنده دل و دین «وفایی» برده، حیرانم
مگر برق یمان زد خرمن جان تمنا را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.