هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از وفایی، با استفاده از تصاویر طبیعی مانند بنفشه، لاله، بلبل و ذوالفقار، به توصیف معشوق و احساسات شاعر میپردازد. شاعر از زیباییهای معشوق مانند موهایش، لبهایش و ابرویش سخن میگوید و احساسات خود را با عناصر طبیعت مقایسه میکند. همچنین، اشارهای به مفاهیم عرفانی مانند آب بقا و عمر جاودان دارد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای ادبی نیاز به درک ادبی نسبتاً بالایی دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک است.
شمارهٔ ۴۱
بتم چو طره به رخسار خود فشان میکرد
بنفشه بر ورق لاله سایبان میکرد
اگر به دیدهٔ من عکس عارضش میدید
به شاخ هر مژه صد بلبل آشیان میکرد
به غیر نقطه، شیرینی لبش نگذاشت
وگرنه خامه بسی وصف آن دهان میکرد
نوای نالهٔ مرغی به گوشم آمد دوش
چو دیدم از سر زلف تو دل فغان میکرد
ز ابروی تو عجب مانم ای مسلمانکش
که «ذوالفقار» علی قتل کافران میکرد
«وفایی» از لب و زلف تو دوش تا به سحر
سخن ز آب بقا و عمر جاودان میکرد
بنفشه بر ورق لاله سایبان میکرد
اگر به دیدهٔ من عکس عارضش میدید
به شاخ هر مژه صد بلبل آشیان میکرد
به غیر نقطه، شیرینی لبش نگذاشت
وگرنه خامه بسی وصف آن دهان میکرد
نوای نالهٔ مرغی به گوشم آمد دوش
چو دیدم از سر زلف تو دل فغان میکرد
ز ابروی تو عجب مانم ای مسلمانکش
که «ذوالفقار» علی قتل کافران میکرد
«وفایی» از لب و زلف تو دوش تا به سحر
سخن ز آب بقا و عمر جاودان میکرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.