هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، بیانگر درد و رنج عاشق از فراق و بیوفایی معشوق است. شاعر با استفاده از استعارهها و تشبیهات زیبا، مانند مقایسه خود با فرهاد و معشوق با شیرین، عمق احساسات خود را نشان میدهد. او از ناز و غمزههای معشوق، زخمهای دل و بیتوجهی او شکایت دارد و در نهایت، تأکید میکند که هیچکس از جذابیتهای معشوق در امان نمانده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای ادبی و زبان پیچیده شعر کلاسیک، فهم آن را برای سنین پایینتر دشوار میکند.
شمارهٔ ۴۴
آن شکر خنده به وصل، دهنم شاد نکرد
غلطم باز گر از هیچ کسی یاد نکرد
آن چه من در غمت ای خسرو خوبان کردم
به شکرخندهٔ شیرین تو فرهاد نکرد
ناوک ناز تو نازم که به یک چشم زدی
زخم ها کرد به دل، خنجر جلاد نکرد
تا که را طلعت و بالای تو یغما که نساخت
راه گلزار نزد غارت شمشاد نکرد
پای بند غم تو کیست در آفاق که نیست
سرو را حسرت بالای تو آزاد نکرد
داغم از گریه که شد باعث رسوایی من
کیست کز دست جگر گوشه ی خود داد نکرد
تو شکر خنده چنانی که به هر جا گذری
نیست جایی که دهانت شکر آباد نکرد
سوخت از آه «وفایی» جگر سنگ، ولی:
اثری در دل آن ترک پری زاد نکرد!
غلطم باز گر از هیچ کسی یاد نکرد
آن چه من در غمت ای خسرو خوبان کردم
به شکرخندهٔ شیرین تو فرهاد نکرد
ناوک ناز تو نازم که به یک چشم زدی
زخم ها کرد به دل، خنجر جلاد نکرد
تا که را طلعت و بالای تو یغما که نساخت
راه گلزار نزد غارت شمشاد نکرد
پای بند غم تو کیست در آفاق که نیست
سرو را حسرت بالای تو آزاد نکرد
داغم از گریه که شد باعث رسوایی من
کیست کز دست جگر گوشه ی خود داد نکرد
تو شکر خنده چنانی که به هر جا گذری
نیست جایی که دهانت شکر آباد نکرد
سوخت از آه «وفایی» جگر سنگ، ولی:
اثری در دل آن ترک پری زاد نکرد!
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.