هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر درد دل و اشتیاق عاشق به معشوق است. شاعر از جدایی و نگاه معشوق سخن می‌گوید و از عشق و وفاداری خود یاد می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند وحدت و کثرت و نیز شهید کربلا دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی اشارات عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۴۵

به جان آمد دلم تا کی دل، ای جان، بی دوا باشد
نگاهی کن به دل کاین یک نگاهم اکتفا باشد

اگر در وحدتم از کثرت حیرت نیم خالی
دهانت از تبسم تا فنای پر بقا باشد

ز جا برخیز تا طوفی کنم گرد سرت گردم
نماز عاشقان را در قیامت هم قضا باشد

به جز دلبر نمی گویم غم دل با کسی زان رو
غم دل با کسی گویم که با دل آشنا باشد

گرفتم قبله در دست آمد و عمری در احرامم
چه سود این سعی بی حاصل اگر دل بی صفا باشد

چنین از خنجر ناز تو خون می بارد از هر سو
به عالم هر که را بینی شهید کربلا باشد

به چشمان سیه بردی دل و دین «وفایی» را
ترا آهوی چین گفتم خطا نبود روا باشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.