هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و توصیفی، زیبایی و جذابیت معشوق را با تشبیه به عناصر طبیعت مانند آفتاب، ماه، سرو و گل بیان می‌کند. همچنین به تأثیر عمیق معشوق بر دل‌ها و رفتارهای متناقض او اشاره دارد. در پایان، شاعر از شیرینی سخنان معشوق و لطافت او سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و توصیفات شاعرانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین برخی از اشارات عاطفی و احساسی نیاز به درک بالاتری از روابط انسانی دارد.

شمارهٔ ۵۱۶

روا نباشد اگر گویمت که مه روئی
تو آفتابی وپرتو دهنده اوئی

به سیر باغ وگلستان چه حاجت است تو را
که سروقامت وگلچهر ویاسمین بوئی

پی شکستن دلها چوشیر غژمانی
اگر چه گاه نگه چون رمیده آهوئی

به خاک پای تودادیم آبر بر باد
ز بسکه تندمزاجی وآتشی خوئی

مگر نه سروکند جا کنار جوی چرا
توسروقد زکنارم کناره میجوئی

پی سراغ توخلقی زچار جانب ومن
همی چومی نگرم جلوه گر ز شش سوئی

کسی که ازکف اودل نبرده ای نبود
زچشم مست عجب دلفریب جادوئی

به روزمعرکه ای دوست در بردشمن
تو را چه حاجت جوشن که خود زره موئی

لب تو زآن شده شیرین که چون بلنداقبال
مدام معتمدالدوله را ثناگوئی
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.