هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق به معشوقی به نام عمر سخن می‌گوید. او از لذت‌ها و احساسات ناشی از این عشق، مانند نگاه به چهره معشوق و بوسه‌های شیرینش، می‌سراید. همچنین، شاعر به بازی‌های عاشقانه و خطرات عشق اشاره می‌کند و در نهایت، عشق خود را به عمر به عنوان معشوق نهایی تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی اشارات به بازی‌های عاشقانه و خطرات عشق ممکن است برای سنین پایین‌تر مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۱ - لذت عشق

عمرم افزونی گرفت از لذت عشق عمر
لذت عشق عمر عمر مرا نارد به سر

به سر خواهد شدن عمر من اندر عشق تو
هم به سر باز آرم از عشق عمر عمری دگر

بر رخ چون جنتش کردم نگاهی در زمان
از لب چون کوثرش بوسه مزیدم چون شکر

گفتم ای شیرین پسر گویند در جنات عدن
بر لب کوثر عمر ساقی دهد صبح آبخور

بر لب کوثر عمر ساقی بود آنجا چو هست
بر لب تو کوثر اینجا طرفه کاری ای پسر

با بناگوش و لب و زلف سیاه و خال او
عشقبازی را بدانم داد چون دیدم ظفر

گفتم ای جان پدر دانی پدر داری، بگفت
چون عمر باشم چه خواهی تا نباشم دادگر

عشقبازی با عمر بازی همی پنداشتم
بود باری بازی ای با جان و کاری با خطر

عهد با عشق عمر چونان ببستم من ولی
عشقبازیهای پیشش را هبا کرد و هدر

جز عمر معشوق اگر گیرم نیم چون رافضی
خارج از ممدوح جز سید حسین بن عمر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰ - عشق و بهار
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲ - خط نگار من
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.