هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از دیدن معشوقه‌اش پس از مدت‌ها انتظار سخن می‌گوید و احساسات خود را نسبت به او بیان می‌کند. او از عشق، ناز و غم‌های کشیده برای معشوق می‌گوید و در نهایت از پیروزی در این عشق سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی قدیمی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

شمارهٔ ۱۴ - خواهی بوفا گوش بتا خواهی کین توز

بنمود بمن روی نگارین خود امروز
دلبند من آن کرد که مه روی کله دوز

در آرزوی روی نگاریش بدم دی
آن آرزوی دینه من راست شد امروز

می تافت به کف رشته و می دوخت به سوزن
ترک کله آن روی چو روی گل نوروز

من شسته به نظاره و انگشت همی گز
آب از مژه بگشاده و غلطان شده چون کوز

گفتم که ایا با تو دلم چون قد تو راست
چون زلف تو شد پشت من اندر غم تو کوز

چندین غم تو خوردم و ناز تو کشیدم
از عشق من و ناز خود آگاه نئی نوز

پیدا نتوانست جواب سخنم داد
از شرم برافروخت دو رخسار دل افروز

پیروزه نگین خاتم از انگشت بمن داد
یعنی که شود عاقبت کار تو پیروز

من بر سر میدان تو گردانم چون گوی
خواهی به وفا کوش بتا خواهی کین توز
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳ - لعبت نخجیری چشم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵ - چون گل نوروز
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.