۱۷۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶ - لاله رخ

تا بسته ام بدان دو رخ لاله فام دل
مانند لاله سوخته دارم مدام دل

گشت از طپانچه لاله رخ من رخام رنگ
در عشق روی لاله رخان رخام دل

دانه است و دام خال و خم زلف آن صنم
من سال و ماه بسته بدان دان و دام دل

تا دیده لحظه لحظه بدان بت نگاه کرد
نوشید باده غم او جام جام دل

چون دید رنج فاقه بدل بر خلال کرد
بر دیده کرد خواب و غنودن حرام دل

در هجر آن ز دیده و دل دوستر مرا
بیخواب گشت دیده و ناشاد کام دل

جز بر وصال دوست نخواهند یافتن
خواب تمام دیده و شادی تمام دل

از من چو یار عزم سفر کرد پیش ازو
بر بست بار رحلت و برداشت کام دل

هر منزلی که دوست در آنجا نزول کرد
آمد به پیش و کرد بدو بر سلام دل

با دل چگونه پخته شود کار خام من
صد گونه کار پخته من کرد خام دل

گوئی مرا که صبر کن و دل بجای دار
آخر چگونه صبر کنم با کدام دل
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵ - چون گل نوروز
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷ - روی تو
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.