هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و توصیفی است که با استفاده از تصاویر طبیعی مانند نرگس، لاله، و ستارهها، زیبایی معشوق و احساسات شاعر را بیان میکند. شاعر از عناصری مانند نور، رنگ، و عطر برای توصیف معشوق استفاده میکند و احساس عمیق عشق و اشتیاق خود را نشان میدهد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و ادبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۲۷ - دو نرگس او
بسم ز نرگس سیراب و لاله خودروی
که نرگس بت من لاله درکشید بروی
سیاه و لعل چو لاله است نرگس بت من
سیه چو روز من از عشق و لعل چون رخ اوی
بآینه نگرید آن یگار و دید در انو
بنور نرگس سیراب و لاله خود روی
شد آن دو نرگس او فتنه بر دو عارض او
چو من بر آن صنم سرو قد مشکین موی
ز جوی نرگس بر لاله راند او بر جزع
چنانکه گشت هان لاله را و نرگس موی
ستاره نامی و مه عارضی و غالیه موی
مه و ستاره گرفت از تو نور و غالیه بوی
ستاره بارم خویش از غم آن
که تو بفالیه مه را بپوشی ای مه روی
منجمی را گفتم که هیچ نجم فلک
بود چو نجم کله دوز پیش من بر گوی
جوابداد که بر آستان حسن و جمال
یکیست نجم کله دوز و تو منجم اوی
منجم توام ای نجم آسمان جلال
همیشه از نظر وصل تو سعادت جوی
بچشم دل نظری کن بمن بین که مرا
ز چشم سر بدو رخ بر روان شدست دو جوی
بآب دیده چو من خویشتن همی شویم
تو دل ز مهر و وفای من ای دو دیده مشوی
بمن نویس یکی نامه پیش از آنکه رخت
ز خط مشگین چوگان بزد بسیمین گوی
بیاد رویه نخشب دو زلف بر رخ زن
که تا دهد همه را عبده گل خود روی
بپیش باد نه آن نامه تا بمن برسد
که هیچ خنک نیابی چو باد با تک و پوی
بکوی و صافی آن نامه را بزن عنوان
به پیش نامه تو با خواره بندم گوی
که نرگس بت من لاله درکشید بروی
سیاه و لعل چو لاله است نرگس بت من
سیه چو روز من از عشق و لعل چون رخ اوی
بآینه نگرید آن یگار و دید در انو
بنور نرگس سیراب و لاله خود روی
شد آن دو نرگس او فتنه بر دو عارض او
چو من بر آن صنم سرو قد مشکین موی
ز جوی نرگس بر لاله راند او بر جزع
چنانکه گشت هان لاله را و نرگس موی
ستاره نامی و مه عارضی و غالیه موی
مه و ستاره گرفت از تو نور و غالیه بوی
ستاره بارم خویش از غم آن
که تو بفالیه مه را بپوشی ای مه روی
منجمی را گفتم که هیچ نجم فلک
بود چو نجم کله دوز پیش من بر گوی
جوابداد که بر آستان حسن و جمال
یکیست نجم کله دوز و تو منجم اوی
منجم توام ای نجم آسمان جلال
همیشه از نظر وصل تو سعادت جوی
بچشم دل نظری کن بمن بین که مرا
ز چشم سر بدو رخ بر روان شدست دو جوی
بآب دیده چو من خویشتن همی شویم
تو دل ز مهر و وفای من ای دو دیده مشوی
بمن نویس یکی نامه پیش از آنکه رخت
ز خط مشگین چوگان بزد بسیمین گوی
بیاد رویه نخشب دو زلف بر رخ زن
که تا دهد همه را عبده گل خود روی
بپیش باد نه آن نامه تا بمن برسد
که هیچ خنک نیابی چو باد با تک و پوی
بکوی و صافی آن نامه را بزن عنوان
به پیش نامه تو با خواره بندم گوی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶ - زلفک تو
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.