هوش مصنوعی: این متن شعری است که از استعاره‌ها و تصاویر پیچیده برای بیان احساسات شاعر درباره‌ی رنج، تنهایی، بی‌عدالتی و دوری از وطن استفاده می‌کند. شاعر از مفاهیمی مانند شکر، سوزن، موم، خار، قاضی، سنگ، گهواره و سیاره برای انتقال حس درد و رنج خود بهره می‌برد. در نهایت، به حضور یک حکیم اشاره می‌کند که ممکن است نمادی از امید یا نجات باشد.
رده سنی: 18+ متن از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی استفاده می‌کند که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، برخی از تصاویر ممکن است برای مخاطبان جوان نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۱ - سوزنیم

سوزنیم، موم دل و خاره . . . ر
پیرترین روی شکر پاره . . . ر

قاضی دعوی مرا نشنود
تا نبرم سوی زنش پاره . . . ر

هر که به بیاعی من . . . ن فروخت
سود کند هر شب صد باره . . . ر

زیر کتان آنگه چون دانگ سنگ
خایه همیدارم چون یاره . . . ر

هرکه عمل کرد بدیوان من
خایه برو جامگی و واره . . . ر

طفل بدم خفته بگهواره در
خاسته چون دسته گهواره . . . ر

برزمی اکنون چو بغلطم، ستان
ساید بر کوکب سیاره . . . ر

از در نظاره نیم من ولیک
هست مرا از در نظاره . . . ر

از پی تازان غریب آزمای
کرده مرا از وطن آواره . . . ر

عاجز و بیچاره من گشته یار
کرده مرا عاجز و بیچاره . . . ر

تاز نماندست که نسپوختم
در گذر تیزش صد باره . . . ر

بوی دهان نوش کند مغز پاک
هین که حکیم آمد و سرباره . . . ر
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰ - سوزنیم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.