۹۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱ - سوزنیم

سوزنیم، موم دل و خاره . . . ر
پیرترین روی شکر پاره . . . ر

قاضی دعوی مرا نشنود
تا نبرم سوی زنش پاره . . . ر

هر که به بیاعی من . . . ن فروخت
سود کند هر شب صد باره . . . ر

زیر کتان آنگه چون دانگ سنگ
خایه همیدارم چون یاره . . . ر

هرکه عمل کرد بدیوان من
خایه برو جامگی و واره . . . ر

طفل بدم خفته بگهواره در
خاسته چون دسته گهواره . . . ر

برزمی اکنون چو بغلطم، ستان
ساید بر کوکب سیاره . . . ر

از در نظاره نیم من ولیک
هست مرا از در نظاره . . . ر

از پی تازان غریب آزمای
کرده مرا از وطن آواره . . . ر

عاجز و بیچاره من گشته یار
کرده مرا عاجز و بیچاره . . . ر

تاز نماندست که نسپوختم
در گذر تیزش صد باره . . . ر

بوی دهان نوش کند مغز پاک
هین که حکیم آمد و سرباره . . . ر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰ - سوزنیم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.