۹۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۳

گاه آن آمد که شب برخوری شلغم زنی
وز کرم نانی گرت باشد مرآنرا هم زنی

روز در هیزم چدن باشی بصحرا تا بشب
آتش اندر دیگ شلغم گر زنی محکم زنی

خلق را از خوردن هر خوردنی بدخو مکن
چون تو شلغم خواره ای، آن به که بر شلغم زنی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲ - چرا ز روی لطافت بدین غریب نسازی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴ - گاه آن آمد بتا کاندر خرابی دم زنی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.