۱۰۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸ - خواجه امام

خواجه امام خطیب نوحی بادا
عمر تو از عمر نوح نیز فزونتر

نخشب گشته ز مصر خرم و خوشتر
عزت تو در وی از عزیز فزونتر

هرکه ترا دوستدار نیست بنخشب
گوه بریشش درون و تیز فزونتر

خواجه حسین ترا بروی تو فردا
دعوت سازم ز ببست حیز فزونتر

مطرب و ره گوی خوانم از برده صف
باده ز پنجاه قطر میر فزونتر

تا زان آرم به پیش او بنشانم
از عدد کوز و از مویز فزونتر

رخ بسفیدی و زلفشان بسیاهی
از شب و روز دی و تمیز فزونتر

هریک مانند میر احمد از دول
. . . ون بود باز از فقیر فزونتر

نزد غلامبارگان شهر نماید
قیمت . . . ونشان ز یک پشیز فزونتر

وز پی تو تازگی گریز گریزان
در حیل از ما گه گریز فزونتر

نازی آرم چنانکه حلقه . . . ونش
ناید از چشم کفجلیز فزونتر

چیزی بفرست تا بسازم دعوت
زانکه ندارد درست چیز فزونتر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷ - علی بن ناصر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹ - مغز خر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.