هوش مصنوعی: شاعر در این متن از میزبانی و مشکلات آن سخن می‌گوید. او از تنگدستی و ناتوانی خود در فراهم آوردن وسایل لازم برای میزبانی شکایت دارد و به خداوند پناه می‌برد. همچنین، به دیوانگی و ابله بودن خود اشاره می‌کند و از صلح با پنج چیز (نان، گوشت، سیک، مطرب و ثقل) سخن می‌گوید و از تکلف ششمین چیز دوری می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و شکایتی است که درک آن برای سنین پایین ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از واژه‌ها و مفاهیم نیاز به دانش ادبی و عرفانی دارند که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شوند.

شمارهٔ ۲۹ - میزبانی

به میزبانی نزدیک آن جگر بندم
نوید دادم و آوازه ای درافکندم

حرام خواهد بودن کنون نوید مرا
هنوز ساختنی مانده کارکی چندم

خدو . . . وایه و . . . ایر چو سنگ و جامه خواب
شداست ساخته باقی بر او چه پیوندم

بتنگدستی به زین کجا توانم ساخت
مگر بسازد تدبیر این خداوندم

چه مایه ابله و دیوانه غرزنم که چنین
بتنگدستی دل در فضول می بندم

چو من بدیوی و دیوانگی یگانه بوم
خرد بنزد من آید ازو نه بپسندم

ز حال من چو خداوندگار میداند
که نیک مفلس و قلاش پیشه و رندم

ز میزبانی من ساخته کند پنجی
وگر نه چاره خود را زخود فرو بندم

بپنج چیز بر او صلح کردم و نخوهم
تکلف ششمین گر دهد بسوگندم

ز نان و گوشت و سیکی و هم ز مطرب و ثقل
زیادتی نخوهم ور خوهم خردمندم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸ - من رمه بانم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰ - نجم کلاهدوز
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.