هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر درد فراق و عشق شدید شاعر است. او از غم هجران می‌سوزد و زیبایی معشوق را با تصاویر شاعرانه مانند زلف یار، لب شیرین و چشمان بینا توصیف می‌کند. شاعر از تأثیرات عمیق عشق و جذابیت معشوق بر جهان و حتی شخصیت‌هایی مانند زلیخا سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و مناسب سنین بالاتر می‌باشد.

شمارهٔ ۳۴

نکرد ناخن تدبیر اثر دل ما را
مگر خدنگ تو بگشاید این معمّا را

فراخ عیشی موجم ز رشک می‌سوزد
که تنگ در بغل آورده است دریا را

فروختیم به یک تار زلف او دل و دین
اگر به هم نزند زلف یار سودا را

چه‌گونه نشکندم دل که زهر غمزة تو
شکست بر رخ خورشید رنگ سیما را

ملاحت شکرت شور در جهان افکند
نمک نکرده کسی جز لب تو حلوا را

به چشم باختنش وصل یوسف ارزانی
که برده است درین باختن زلیخا را

ز دیده بی‌تو نگه را فکند از آن فیّاض
که بی‌رخت نتوان دید چشم بینا را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.