هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از رنجها و سختیهایی که در راه دوستی و عشق متحمل شده، سخن میگوید. او از منّتهای بیجا، خون دلخوردنها و ناملایمات زندگی مینالد، اما در عین حال بر اهمیت نیکویی و حفظ اسرار تأکید دارد. در پایان، عشق فیّاض را محکوم میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از واژگان و استعارهها ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۴۷
ز من منّت بود سرو و سمن را
به خون دیده پروردم چمن را
به جرم دوستی از دولت دل
چهها بر سر نیامد کوهکن را
ندارم کاو کاو ناخن غم
لباس نو کنم داغ کهن را
زکات نیکویی ضبط نگاه است
به یاد از من نگهدار این سخن را
حرامت باد نام عشق فیّاض
به هفت آب ار نمیشویی دهن را
به خون دیده پروردم چمن را
به جرم دوستی از دولت دل
چهها بر سر نیامد کوهکن را
ندارم کاو کاو ناخن غم
لباس نو کنم داغ کهن را
زکات نیکویی ضبط نگاه است
به یاد از من نگهدار این سخن را
حرامت باد نام عشق فیّاض
به هفت آب ار نمیشویی دهن را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.