هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حالتی از دلتنگی، غم و اندوه است. شاعر از تهی شدن دل از خون و پر شدن چشم از اشک سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند زمان، اشک، دریا و گوهر اشاره می‌کند. او احساس پریشانی و گرمی اشک‌هایش را توصیف می‌کند و از پر شدن وجودش از غم دلبر می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و غم‌انگیز، همراه با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، این شعر نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی و تجربه‌ی زندگی برای درک کامل دارد.

شمارهٔ ۱۱۷

دل تهی از خون شد و دیده چو کوثر پرست
شیشه اگر شد تهی شکر که ساغر پُرست

دل زعنا پرملال شیشة ساعت مثال
یک دم اگر خالی است ساعت دیگر پرست

وجه پریشانیم چیست که از یُمن اشک
دامن دریا دلم از در و گوهر پرست

قطرة اشکم چنین گرم چرا شد مگر
ساغر چشم من از خون سمندر پرست!

جای تو فیّاض نیست در دل تنگم دگر
بسکه سراپای من از غم دلبر پرست
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.