هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و پراحساس، از عشق و آتش به عنوان نمادهای اصلی استفاده می‌کند. شاعر با توصیف معشوق و ویژگی‌های او مانند ناز، غمزه و خوی سرکش، از آتش به عنوان استعاره‌ای برای عشق و هیجان بهره می‌برد. همچنین، احساسات عمیق و آشفتگی ناشی از عشق و حسرت در این شعر به تصویر کشیده شده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'غمزه آتش' و 'حسرت زلف تو' نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی و ادبی برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۱۲۵

ناز آتش، غمزه آتش، خویِ سرکش آتش است
پای تا سر آتش است آن مه ولی خوش آتش است

آن شکارافکن دگر آتش به صحرا می‌زند
برز بر خود آتش و در زیرش ابرش آتش است

مرغ تیرش بال و پر ترسم بسوزد از غضب
تا نگاهش بر کمان افتاده ترکش آتش است

کم بود آشفتگان را یک نفس بی‌هم قرار
حسرت زلف تو در جان مشوّش آتش است

نالة من می‌تواند چرخ را از پا فکند
آه سرد من برین سقف منقّش آتش است

عشق در هر سر که افتاد کار خود را می‌کند
هیزم از خارست از چوب گل آتش آتش است

بسکه بی‌آن آتشین رخ ناخوشی‌ها دیده است
آنچه اکنون می‌کند فیّاض را خوش آتش است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.