هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان عاشقی بیان میشود که از فراق و جفای معشوق رنج میبرد. تصاویر شعری مانند نقاب معشوق، زلف کج، گلستان و شکرستان به زیبایی احساسات شاعر را نشان میدهند. شاعر از شکست عهد و پیمان معشوق شکایت دارد و درد فراق را با عباراتی مانند «شیشة جانی شکست» و «خون دیده» بیان میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.
شمارهٔ ۱۶۶
تا صبا طرف نقاب از روی رخشانی شکست
از خجالت هر طرف رنگ گلستانی شکست
تاری از زلف کجش زنّار یک عالم دلست
از شکست هر سو مو کافرستانی شکست
خاطرم بر هر چه میآید جراحت میشود
تا کجا سنگ جفایی شیشة جانی شکست
عهد با زنّار زلفی بستهام کز موج کفر
هر طرف در جلوه آمد فوج ایمانی شکست
خون من یارب چه خاصیّت دهد کز هر طرف
بر میان هر کس به قتلم طرف دامانی شکست
دل به محرومی نهادم این کشاکش تا به کی
من همان گیرم که عهدی بست و پیمانی شکست
بوسهای کردم هوس چین بر لب خندان فکند
بشکند تا خاطر ما شکرستانی شکست
پر ز حسرتریزه شد دامن به جای لخت دل
بسکه در دل حسرتم از لعل خندانی شکست
بی تو خون دیده بود و لخت دل فیّاض را
گر دم آبی گرفت و گر لب نانی شکست
از خجالت هر طرف رنگ گلستانی شکست
تاری از زلف کجش زنّار یک عالم دلست
از شکست هر سو مو کافرستانی شکست
خاطرم بر هر چه میآید جراحت میشود
تا کجا سنگ جفایی شیشة جانی شکست
عهد با زنّار زلفی بستهام کز موج کفر
هر طرف در جلوه آمد فوج ایمانی شکست
خون من یارب چه خاصیّت دهد کز هر طرف
بر میان هر کس به قتلم طرف دامانی شکست
دل به محرومی نهادم این کشاکش تا به کی
من همان گیرم که عهدی بست و پیمانی شکست
بوسهای کردم هوس چین بر لب خندان فکند
بشکند تا خاطر ما شکرستانی شکست
پر ز حسرتریزه شد دامن به جای لخت دل
بسکه در دل حسرتم از لعل خندانی شکست
بی تو خون دیده بود و لخت دل فیّاض را
گر دم آبی گرفت و گر لب نانی شکست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.