هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه، به موضوع عشق الهی و ویژگی‌های آن می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که عشق واقعی با آرامش همراه نیست و عاشقان همواره در اضطراب و بی‌قراری به سر می‌برند. در دیار عشق، تنها جلوه معشوق حقیقی دیده می‌شود و هیچ مانعی برای دیدار وجود ندارد. همچنین، اشاره‌ای به غفلت مردم از حقیقت و خواب آسوده آن‌ها شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از عبارات نیاز به تفسیر و توضیح دارند که برای مخاطبان با تجربه‌تر مناسب‌تر است.

شمارهٔ ۱۷۵

عشق میدانی است کانجا غیر مردی کار نیست
چشم بر کردار باشد گوش بر گفتار نیست

تا شدم عاشق ندیدم یک نفس آسودگی
آفتاب عاشقان را سایة دیوار نیست

بخت بی‌باکانه هر سر می‌خرامد بی‌نقاب
خاطرش جمع است کس را دیدة بیدار نیست

عشق او آهسته می‌گوید به آواز بلند
هر که کاری دارد او را با غم ما کار نیست

بیقراران را به پای ضعف مانند غبار
بر هوا رفتار هست و بر زمین رفتار نیست

چون سبکروحی دلیلی نیست عشق پاک را
کوه اگر عاشق شود بر خاطر کس بار نیست

در دیار عشق اگر امروز می‌جنبد سری
شور منصوری چرا در پای تخت دار نیست!

سرمة بیگانگی از دیده تا شستم به خون
هر کجا دیدم به غیر از جلوة دلدار نیست

یک قدم تا برنگردی سیر نتوانیش دید
زانکه جز نزدیکی اینجا مانع دیدار نیست

مردمان در خواب آسایش ز غفلت رفته‌اند
گر مسیحا درد نشناسد کسی بیمار نیست

از من ای فیّاض اگر منصور را دیدی بگو
عکس بر آیینه افتادست رنگ یار نیست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.