هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به مفاهیمی مانند عشق، ناتوانی انسان در برابر عشق، و بی‌طالعی در رسیدن به کامروایی می‌پردازد. شاعر از عشق به عنوان نیرویی غارتگر یاد می‌کند که دین و ایمان را می‌رباید و از ناتوانی انسان در برابر آن سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به تنهایی و بی‌پناهی عاشق در مسیر عشق دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند غارت دین و ایمان توسط عشق نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارد.

شمارهٔ ۱۹۹

در دیار دل که کس جز حسن جولانی نداشت
عشق غیر از ناتوانی مردِ میدانی نداشت

عشرت بی‌طالعان هرگز تمام اجزا نبود
دامنی گر داشت این خلعت گریبانی نداشت

عشق اگر دارد خطر از شومی کامست و بس
تا هوس پیدا نشد این ره بیابانی نداشت

مشت خاکم بر هوا می‌رفت پیش از عشق یار
لیکن از بهر نشستن طرف دامانی نداشت

عشق غارت کرد هر جا دین و ایمانی که دید
زاهد بیچاره مفتی زد که ایمانی نداشت

نالة من شاخ گل در آستین می‌پرورد
عندلیبی همچو من هرگز گلستانی نداشت

عالم از عشق تو گفتی نسخة تصویر بود
هر که را انگشت بر لب می‌زدم جانی نداشت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.