هوش مصنوعی:
این شعر از ظلم و جفای یار و دیگران سخن میگوید و بیان میکند که چگونه این رفتارها باعث ناراحتی و بیقراری شده است. شاعر از ظلمهای مکرر و بیعدالتیهایی که از سوی دیگران دیده است، شکایت میکند و نگران است که این ظلمها ممکن است باعث بروز واکنشهای ناخواسته از سوی او شود.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات مربوط به ظلم و جفا ممکن است برای سنین پایینتر سنگین و نامناسب باشد.
غزل ۱۱۲
خوش نیست هرزمان زدن از جور یار داد
ورنه ز دست تست مرا سد هزار داد
شد یار و غیر و داد قرار جفا به ما
یاران نمیتوان به خود اینها قرار داد
رفت وز دست اهل تظلم عنان کشید
داد از عنان کشیدن آن شهسوار داد
آن ترک ظلم پیشه دگر میرود که باز
از خلق برخاست بر سر هر رهگذار داد
وحشی تو ظلم دیده و آن ترک تند خوست
ترسم که سر زند ز تو بیاختیار داد
ورنه ز دست تست مرا سد هزار داد
شد یار و غیر و داد قرار جفا به ما
یاران نمیتوان به خود اینها قرار داد
رفت وز دست اهل تظلم عنان کشید
داد از عنان کشیدن آن شهسوار داد
آن ترک ظلم پیشه دگر میرود که باز
از خلق برخاست بر سر هر رهگذار داد
وحشی تو ظلم دیده و آن ترک تند خوست
ترسم که سر زند ز تو بیاختیار داد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۱۱۱
گوهر بعدی:غزل ۱۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.