هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از شور و زیبایی طبیعت، عشق و درد فراق سخن می‌گوید. با تصاویری مانند نغمه‌ی بلبلان، بوی گل، زلف یار و نور و شعله، حالات عاشقانه و روحانی را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های ادبی، درک این شعر را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. این متن برای کسانی مناسب است که با ادبیات کلاسیک و مضامین پیچیده‌تر آشنا هستند.

شمارهٔ ۳۰۸

جو آید در چمن از عندلیبان شور برخیزد
به تعظیم نسیمش بوی گل از دور برخیزد

مشام آرای گلشن چون شود بوی سر زلفش
ز خواب سرگرانی نرگس مخمور برخیزد

نقاب زلف چون از پیش ماه چهره برگیرد
به هر جا سایه افتد شعله‌های نور برخیزد

چنان شهد غمش در کام جان‌ها لذّتی دارد
که ماتم‌گر نشیند با غم او سور برخیزد

به مرهم عمری ار داغ تو در یک پیرهن خوابد
چو برخیزد سیاهی از سر ناسور برخیزد

دلم با داغ عشقت در لحد آسایشی دارد
که در محشر عجب دارم اگر از گور برخیزد

نشیند گرد باد از پا ز شرم شورشم فیّاض
درین صحرا غبارم هر کجا از دور برخیزد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.