هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند شجاعت، خطرپذیری، عشق، ناامیدی و امید می‌پردازد. شاعر از بی‌باکی خود در برابر خطرات سخن می‌گوید و از عشق و رنج‌های آن یاد می‌کند. همچنین به مفاهیمی مانند فروتنی، همراهی در راه و جستجوی امنیت اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین برخی از اشارات به رنج و خطر نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۱۶

ز عریانی نیندیشم اگر عالم خطر باشد
که شمشیریم و بر اندام ما جوهر سپر باشد

امید زورقم خواهد گر انباری به دریایی
که در وی از خطر هر قطره دریای دگر باشد

به مطلب نارسایی‌ها مرا نزدیکتر دارد
که پس افتادة این کاروانی پیشتر باشد

چرا افتادگی معراج نبود سربلندی را؟
که کمتر را چو سنجی در حقیقت بیشتر باشد

محبت شکوة کس در قلم نتواند آوردن
هلاهل بر سر این خوان حسرت نیشکر باشد

مرا در خاک و خون می‌بینی و احوال می‌پرسی!
چرا از حال خود کس اینقدرها بی‌خبر باشد

برای مطلبی هر کس گذر در ورطه‌ها دارد
خطر در بحر می‌دانند و در آبش گهر باشد

درین معمورة وحشت ندیدم گوشة امنی
مگر امنیتی در زیر دیوار خطر باشد

رفیقان را به هم شرطست در ره متفّق بودن
از آن با خضر نتوانست موسی همسفر باشد

ندارد تاب حمل نامة پرشکوة عاشق
مگر مرغی که چون پروانه خصم بال و پر باشد

نکردی شعله وش انداز بال افشانی فیّاض
چو اخگر مردة خاکستری، خاکت به سر باشد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.