هوش مصنوعی: این شعر از حسرت و دلتنگی شاعر نسبت به معشوق سخن می‌گوید. شاعر از بی‌خبری معشوق از حال خود و ناله‌هایش می‌نالد، پریشانی زلف معشوق را توصیف می‌کند و آرزو می‌کند که دل ویرانش دری به سوی وصال داشته باشد. همچنین، از بی‌فایده بودن آمد و شدهای زندگی شکایت کرده و امید به گذری از سوی معشوق دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۳۲۰

آن شوخ ز حالم خبری داشته باشد
وین ناله بدان دل گذری داشته باشد

پیداست پریشانی زلفش ز حد افزون
گویا به دل خسته سری داشته باشد

مستانه رود سر زده تا بر سر آن کوی
گر سیل سرشکم اثری داشته باشد

عمری است که در راه وفا خاک نشینم
شاید که بدین ره گذری داشته باشد

مردیم ز آمد شد هر بیهده فیّاض
ویرانة دل کاش دری داشته باشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.