هوش مصنوعی: این متن بیانگر اندوه و ناامیدی شاعر از فراموشی اهل وفا و ناپایداری ارزش‌ها در جهان است. شاعر از ناتوانی انسان در حفظ عشق و وفا و نابودی نشانه‌های امید و عزت سخن می‌گوید و از اجل می‌خواهد تا باقی‌مانده‌های بی‌ارزش زندگی را نیز از بین ببرد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عاطفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، لحن غمگین و پیچیدگی مفاهیم آن ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۳۳۵

رسم سرایت نفس ناتوان نماند
تأثیر در قلمرو آه و فغان نماند

عمریست نام اهل وفا کس نمی‌برد
دردا که آتشی هم ازین کاروان نماند

عرض نفس چه می‌بری ای عندلیب زار
گوشی که ناله‌ای شنود در جهان نماند

دودی برآور از خس و خاشاکم ای اجل
کاین مرغ را علاقه در این آشیان نماند

ای تشنه آب عزّت خود بر زمین مریز
کآب گهر درین صدف آسمان نماند

در باغ عمر حاصل نخل امید ما
چیزی جز آبله به کف باغبان نماند

فیّاض پیش اهل وفا یادگار ما
جز نام مهربانی ما بر زبان نماند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.