هوش مصنوعی: شاعر از بی‌توجهی معشوق به احساسات و رنج‌هایش شکایت می‌کند. معشوق نه تنها به او توجهی نکرده، بلکه با رقیبش نشسته و به گریه‌های شبانه‌اش نیز رحم نکرده است. شاعر از هجران و جدایی یارش رنج می‌برد و هیچ سیاستی نتوانسته است این درد را تسکین دهد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عاطفی عمیق مانند عشق، هجران و رنج‌های عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌های عاطفی بیشتری دارد. همچنین، زبان و بیان شعر کلاسیک فارسی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل ۱۲۵

کی دیدمش که قصد دل زار من نکرد
ننشست با رقیبی و آزار من نکرد

یک شمه کار در فن ناز و کرشمه نیست
کز یک نگاه چشم تو در کار من نکرد

گفتم مرنج و گوش کن از من حکایتی
رنجش نمود و گوش به گفتار من نکرد

خندان نشست و شمع شبستان غیر شد
رحمی به گریه‌های شب تار من نکرد

وحشی نماند هیچ سیاست که هجر یار
با جان خسته و دل افکار من نکرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۲۴
گوهر بعدی:غزل ۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.