هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و فراق سخن میگوید و بیان میکند که با وجود تمام تلاشها و انتظاراتش، تقدیر و بخت یار او نبوده و به وصال معشوق نرسیده است. او از درد هجران و ناکامیهای عاشقانه مینالد و از این که صبرش در برابر غم فراق طاقتفرسا شده است، سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر به دلیل مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از اصطلاحات و مضامین ادبی کلاسیک، برای مخاطبانی مناسب است که درک بهتری از احساسات پیچیده و ادبیات غنی فارسی دارند. نوجوانان و بزرگسالان بهتر میتوانند با این مفاهیم ارتباط برقرار کنند.
غزل ۱۲۶
چه گویمت که چه با جانم اشتیاق نکرد
چه کارها که به فرمودهٔ فراق نکرد
زمانه وصل ترا سد سبب مهیا ساخت
ولی چه سود که اقبالم اتفاق نکرد
هزار نقش وفاقم نمود ظاهر بخت
ولیک باطن خود ساده از نفاق نکرد
کلید دار عنایت وسیلهها انگیخت
ولیک بخت بدم با تو هم وثاق نکرد
چه ذوق از اینهمه تنگ شکر، که بخت گشود
چو دفع تلخی هجر تو از مذاق نکرد
شد از فراق به یک ذره صبر راضی و نیست
کسی که طاقت او را غم تو طاق نکرد
مذاق وحشی و این درد و غم که ساقی وقت
نصیب ساغر ما بادهٔ رواق نکرد
چه کارها که به فرمودهٔ فراق نکرد
زمانه وصل ترا سد سبب مهیا ساخت
ولی چه سود که اقبالم اتفاق نکرد
هزار نقش وفاقم نمود ظاهر بخت
ولیک باطن خود ساده از نفاق نکرد
کلید دار عنایت وسیلهها انگیخت
ولیک بخت بدم با تو هم وثاق نکرد
چه ذوق از اینهمه تنگ شکر، که بخت گشود
چو دفع تلخی هجر تو از مذاق نکرد
شد از فراق به یک ذره صبر راضی و نیست
کسی که طاقت او را غم تو طاق نکرد
مذاق وحشی و این درد و غم که ساقی وقت
نصیب ساغر ما بادهٔ رواق نکرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۱۲۵
گوهر بعدی:غزل ۱۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.