هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که از عناصری مانند می، محراب، تیغ، ساقی، و گل برای بیان احساسات شاعر استفاده می‌کند. شاعر از عشق، رنج، و زیبایی‌های ظاهری و معنوی سخن می‌گوید و از مفاهیمی مانند فریب، وصل، و طوفان فتنه نیز بهره می‌برد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'زخم خنجر مژگان' یا 'سیلاب' ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای تفسیر داشته باشند.

شمارهٔ ۳۳۹

کج ابروان که چهره به می تاب داده‌اند
از رشک، خم به قامت محراب داده‌اند

کس جان ز زخم خنجر مژگان نمی‌برد
این تیغ را به زهرِ نگه آب داده‌اند

می می‌چکد ز نغمة مطرب، چه آفتند
این ساقیان که باده به مضراب داده‌اند!

ما را که در غم تو کتان‌پوش طاقتیم
گشت تبسّم گل مهتاب داده‌اند

دل را ز خار خار تمنّای وصل خویش
خوبان فریب بستر سنجاب داده‌اند

کنج لب پیاله به بوسی نمی‌خرند
آنان که خط به خون می ناب داده‌اند

آنان که پی به راه توکّل فشرده‌اند
از دل برون کرشمة اسباب داده‌اند

طوفان فتنه دامنشان تر نمی‌کند
دریا دلان که رخت به سیلاب داده‌اند

جرمش چه زین، که بر مژه یک دم قرار نیست
اشک مرا که جلوة سیماب داده‌اند

ما را ز عکس طّرة رخسار گلرخان
شب داده‌اند و گوهر شب تاب داده‌اند

فیّاض از تغافل چشم بتان مرنج
مستند و دل به ذوق شکر خواب داده‌اند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.